دومین تولد پنج سالگیه طاها جان
سلام گلپسرم س عزیز دلم یه بار دیگه هم میگم ورودت به شش سالگیت مبارک دردونه مامان انشالله تولد صد وبیست سالگیت رو جشن بگیری یه بار دیگه واست تولد گرفتیم اخه بابا قادر بهت قول داده بود که کیک باب اسفنجی که دوست داشتی واست بگیره قرار بود باباجونی اینا بیان خونمون با خاله الهام اینا تصمیم گرفتیم که همون شب واست تولد یهویی بگیریم ... که شما خودت زنگ زده بودی گفته بودی امشب تولدمه تازه هدیه هاتم خودت گفته بودی که واست بخرن شیطون بلای من خونه رو با بادکنک واست تزئین کردم البته خودتم با کلی شوق بهم کمک میکردی... بابا قادر کیک وشمع وفشفشه کاست گرفته بود یواشکی آورد قایم کردیم،بهت گفتم گیک واست گیر نیومده ازت فیلم گرفتم ش...
نویسنده :
مامان الهه
10:00